X

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ﴿30﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿31﴾ قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿32﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَآئِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَآئِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿33﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿34﴾ وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلاَ مِنْهَا رَغَداً حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ ﴿35﴾ فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ ﴿36﴾ فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿37﴾ قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِيعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿38﴾ وَالَّذِينَ كَفَرواْ وَكَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿39﴾

هنگاميکه پروردگارت به ملائکه گفت در زمين جانشيني قرار خواهم داد ، گفتند آيا کساني را قرار ميدهي که در آن فساد کنند و خونها بريزند در حاليکه ما تو را به پاكي مي ستانيم و تقديس مي کنيم؟ گفت چيزي ميدانم که شماها نميدانيد (30) و همه آن نام ها را به آدم آموخت سپس آنها را به ملائکه عرضه کرد و گفت از اسامي اينها خبرم دهيد اگر راست ميگوئيد (31) گفتند اي خداي پاک ! غير از آنچه که خودت بما آموختي چيزي نمي دانيم و خودت البته داناي پرحکمتي (32) گفت اي آدم ! نامهاي آنها را به آنان بگو. پس چون نام هاي آنان را به آنان گفت فرمود آيا به شما نگفتم که نهاني هاي آسمانها وزمين را ميدانم و نيز ميدانم که چه چيز را آشکار و چه چيز را پنهان مي کنيد؟ (33) و هنگاميکه به ملائکه گفتيم به آدم سجده کنيد ، سجده کردند مگر ابليس که سر پيچيد و سركشي كرد و از کافران شد (34) و گفتيم اي آدم تو و همسرت در آن باغ سکونت يابيد و از هر جايش كه خواستيد بفراواني بخوريد اما به اين درخت نزديک نشويد که از ظالمان خواهيد شد (35) اما شيطان آنها را لغزاند و آنها را از آنچه در آن بودند بيرون کرد و گفتيم از آن بيرون رويد در حاليکه بعضي از شما دشمن بعضي ديگريد و در زمين تا مدتي استقرار و برخورداريي خواهيد داشت (36) آنگاه آدم از پروردگارش کلماتي فرا گرفت و خداوند به او به نظر رحمت بازگشت. زيرا که او بسيار بازگشت کننده مهربان است (37) پس خداوند مقرر کرد همگي از آن باغ بيرون روند، و فرمود اگر هدايتي از جانب من بسويتان آمد ، هر کس که هدايتم را پيروي کرد نه ترسي خواهد داشت و نه اندوهگين خواهد بود (38)  و کسانی که کفر ورزيدند و آياتمان را تکذيب کردند اهل آتشند و در آن جاودان خواهند بود (39)


قبلی:  سوره بقره سوره بقره
بعدی:  سوره بقره سوره بقره
Print
7 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 – استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را)  در قسمت اول ارائه کرده ایم که مطابق ذیل است:

درس: ساختن ثبوتي فرد و خانواده از طريق احکام صادره و ساختن سلبي آنان از طريق برحذر داشتن از الگوهاي بد (يهوديان و غيره)

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: بيان داستان شيرين پيدايش آدم وتعليم او و تشريع دين.

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

چنانکه تاکنون دیده اید، در هر پاراگراف تفسیری، عصاره محتوای پاراگراف را از یک «راه دوم» نیز استخراج میکردیم، که معمولا دیده میشد مطابقتِ معنا داری با استخراجِ از راه اول داشت.

اما، در پاراگراف هائی که کاملا «داستانی» است، ضرورتی در این کار احساس نمیشود، زیرا فهم پاراگراف های داستانی بسیار آسانتر است، و چون ما اهل صفحه زیاد کردن نیستیم، و با توجه به کیفیت خوانندگانمان رعایت اختصار را ترجیح میدهیم، در این نوع پاراگراف ها از آن صرفنظر میکنیم.

3 – از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید :   ای پیامبر! بیشترین مشکل تو در شرایط جدید منافقان هستند . اینک در موقعیتی متفــاوت ازگذشته هستی ، و هم مشکلاتت ، وهم وظایفت ، سنگین تر از گذشته است (زیرا علاوه بر کفار ومومنان که قبلا هم بودند ، اینک منافقان به مشکلاتش اضافه شده وامور حکومتی به وظایفش)

در پاراگراف 2 می فرماید : ای مردم به خداوند خالقتان ایمان بیاورید و اگر در رسالت پیامبرتان شکی دارید سوره­ای مانند یکی از سوره­های قرآن به وجود آورید ، و در صورت ایمان و عمل صالح از اهل بهشت خواهید بود و مؤمنان و فاسقان در مقابل آیات الهی رفتارهای متضاد نشان می­دهند در حالی که بهتر است فاسقان به اینهمه آیات واضح توجه کرده و به خداوند کفر نورزند .

در این پاراگراف می فرماید: ای انسان ها قدرخویش بدانیدکه برای خلیفگی خداوند افریده شدید واین موقعیت درگرو ایمان وپیرویِ هدایتهای الهی است .

4 - آیات برجسته این پاراگراف

آیات 30 تا 39 که به داستان خلقت و برگزیدگی آدم پرداخته مشهورتر و برجسته تر از آن است که لازم باشد در باره اش شرحی داد.

5 - آیات مشکل

آیات 30 تا 39 از این لحاظ که مفسران در تفسیرش سخنان مختلف و متفاوت و بعضا متضادی گفته اند در زمره آیات مشکل قرآنی است.

6 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیات 30 تا 39 از این لحاظ که به داستان آفرینش اشاره دارد، از آنجا که جزئیات و مکانیزمش برای ما روشن نیست، بالاتر از ذهنیات ما است، چه رسد به مردم 1400 سال قبل.

7 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

در باره آیات این پاراگراف ، حتی امروز نیز ، با توجه به معانی والای آن ، حتی برخی مفسران هم ، درک مقبولی از آن ندارند ، چه رسد به مخاطبان اولیه !

در عین حال که کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در این هزار و چند صد سال تغییر معنای قابل توجهی نیافته اند!

8 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

داستان آفرینش انسان و برگزیدگی آدم وتعليم او و تشريع دين.

9 – کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

داستان شیرین پیدایش انسان و برگزیدگی آدم

در موضوعِ برگزیدگی آدم، و سجده ملائکه، و آن باغ، و اخراج آدم و همسرش، و مطالب دیگری که تحت این عنوان­ها مطرح شده است، تاکنون بحثهای زیادی شده اما مطلب طوریست که کسی نمی­تواند ادعا کند «حرف آخر» را در آن رابطه زده است. هرچه زمان به جلو می­رود، و علم و اطلاع و شخصیت بشر پیشرفت می­کند، جواب­های بهتری برای آن سئوالها بدست می­آید.

ما نیز ذیلاً در جهت توضیح آنها، تفسیر خویش را عرض می­کنیم:

آیه 30: موضوعِ «جانشین» به این معنی است که خداوند فرموده می­خواهم در زمین موجودی بوجود بیاورم که آنقدر پیشرفته باشد که بتواند با استفاده از استعدادی که در او قرار داده­ام، در جهانِ من، صفات کمالیه­ای از خویش بروز دهد که شما (ای ملائکه) آنها را «صفات خدائی» می­شناسید.

آیه 30: ملائکۀ مورد خطاب، از روی اتفاقاتی که در جهان می­افتاد، می­توانستند

حدس بزنند که چون جهان، جهانِ محدودیت­هاست، و نامحدود در محدود نمی گنجد، لاجرم وضعیتی بی­ثبات پیش خواهد آمد.

­آیه­های31تا33: تشریح فرق انسان و ملائکه است که طی آن خداوند جواب ملائکه را داده و آن این است که انسان دو حرکت ذهنی دارد که از عینی به ذهنی (فرضیه­سازی) و از ذهنی به عینی (کاربردی کردن فرضیات) است که با این دو حرکت ذهنی علوم و فنون و تکنولوژی و قدرت بشر تا اینجا رسیده که تازه اول پیشرفت جدی اوست و بشر می­تواند با این دو حرکت ذهنی، پیشرفت کند و علم و تکنیک جدید دارا شود اما ملائکه خواص ثابتی دارند که از اول تا آخر همان هستند که بوده­اند و لذا نمی­توانند به کشف مجهول و پیشرفت و افزایش در علم و فن و قدرت خویش بپردازند.

اینکه در آیات فوق، خداوند «اسامی»ای را به آدمی آموخت (حرکت فکر از عینی به ذهنی) است و سپس واقعیاتی را نشان داد و اسامی آنها را خواست (حرکت فکر از ذهنی به عینی) است و آدم توانست و ملائکه نتوانستند.

آدم توانست زیرا در «استعداد بشر» چنین چیزی هست و ملائکه نتوانستند زیرا در استعداد آنها نیست.

آیه 34: سجده ملائکه، بمعنی «در اختیار بشر قرار گرفتنِ نهائیِ عناصر و نیروهایِ طبیعیِ این جهانی» است (فعلاً تدریجاً این کار دارد می­شود)

آیات35تا39: این مطالب را قبلاً در سوره­های اسراء، طه، اعراف، حجر، کهف و غیره دیدیم.

و خلاصه­اش اینکه: داستان آدم را باید در چهار مرحله در نظر بگیریم:

1- در مرحله تقدیر و برنامه­ریزی: در این مرحله نه آدم وجود داشت و نه هیچ چیز دیگری که معمولاً هنگام فکر کردن به او به ذهن می­آید.

در این مرحله آدم و کل بشریت در مرحله تقدیر و برنامه­ریزی بودند.

و از این لحاظ که در برنامه بودند، وجود داشتند اما از این لحاظ که وجود فیزیکی نیافته بودند، نبودند.

قضیه سجده ملائکه و استنکاف ابلیس در این مرحله است.

«عالم ذر» هم در این مرحله است.

طبیعی است این مرحله «در آسمان­ها» بوده باشد.

2- مرحله آزمایش: البته مانعی ندارد که این مرحله هم درمرحله 1 اتفاق افتاده باشد مانند مخترعان که اختراع خودرا آزمایش میکنند ، خداوند هم میتواند این مرحله را پس از«تولید نرم افزار آدم» انجام داده و پس ازتولید ، آن را «آزمایش» کرده باشد ، تا اقناع ملائکه برای اطاعت کامل و از عمقِ دلِ آنان با «پروژه آدم» حاصل شود .

«عالم ذر» و «داستان باغ» و درخت ممنوعه نیز میتواند در این مرحله و در آسمانها بوده باشد .

3- مرحله پیدایش: در این مرحله که صدها میلیون سال طول کشید، دریاها و رسوبهای مناسب (یا به تعبیر قرآن گِل سیاه متعفن) شکل گرفت و حیات تک سلولی و سپس ماهیان و سپس دوزیستان و سپس حیات زمینی و آنگاه پستانداران و بالاخره بشر پیدایش یافت.

4 - مرحله «برگزیدگی» آدم ازمیان سایر«بشر»های معاصرش .

ترجمه تفسیریِ آزاد

هنگاميکه پروردگارت به ملائکه گفت در زمين جانشيني قرار خواهم داد، گفتند آيا کساني را قرار ميدهي که در آن فساد کنند و خونها بريزند در حاليکه ما تو را به پاكي مي ستانيم و تقديس مي کنيم؟ گفت چيزي ميدانم که شماها نميدانيد (30) و همه آن نام ها را به آدم آموخت سپس آنها را به ملائکه عرضه کرد و گفت از اسامي اينها خبرم دهيد اگر راست ميگوئيد (31) گفتند اي خداي پاک! غير از آنچه که خودت بما آموختي چيزي نمي دانيم و خودت البته داناي پرحکمتي (32) گفت اي آدم ! نامهاي آنها را به آنان بگو. پس چون نام هاي آنان را به آنان گفت فرمود آيا به شما نگفتم که نهاني هاي آسمانها وزمين را ميدانم و نيز ميدانم که چه چيز را آشکار و چه چيز را پنهان مي کنيد؟ (33) و هنگاميکه به ملائکه گفتيم به آدم سجده کنيد، سجده کردند مگر ابليس که سر پيچيد و سركشي كرد و از کافران شد (34) و گفتيم اي آدم تو و همسرت در آن باغ سکونت يابيد و از هر جايش كه خواستيد بفراواني بخوريد اما به اين درخت نزديک نشويد که از ظالمان خواهيد شد (35) اما شيطان آنها را لغزاند و آنها را از آنچه در آن بودند بيرون کرد و گفتيم از آن بيرون رويد در حاليکه بعضي از شما دشمن بعضي ديگريد و در زمين تا مدتي استقرار و برخورداريي خواهيد داشت (36) آنگاه آدم از پروردگارش کلماتي فراگرفت و خداوند به او به نظر رحمت بازگشت. زيرا که او بسيار بازگشت کننده مهربان است (37) پس خداوند مقرر کرد همگي از آن باغ بيرون روند، و فرمود اگر هدايتي از جانب من بسويتان آمد ، هر کس که هدايتم را پيروي کرد نه ترسي خواهد داشت و نه اندوهگين خواهد بود (38)  و کسانی که کفر ورزيدند و آياتمان را تکذيب کردند اهل آتشند و در آن جاودان خواهند بود (39)

 

 

دی ان ان