X

وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُم مَّقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللّهِ فَعَلَى اللّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُواْ أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءكُمْ ثُمَّ لاَ يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُواْ إِلَيَّ وَلاَ تُنظِرُونِ ﴿71﴾ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿72﴾ فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلاَئِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ ﴿73﴾ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِ رُسُلاً إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَآؤُوهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُواْ لِيُؤْمِنُواْ بِمَا كَذَّبُواْ بِهِ مِن قَبْلُ كَذَلِكَ نَطْبَعُ عَلَى قُلوبِ الْمُعْتَدِينَ ﴿74﴾ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى وَهَارُونَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآيَاتِنَا فَاسْتَكْبَرُواْ وَكَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِينَ ﴿75﴾ فَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُواْ إِنَّ هَذَا لَسِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿76﴾ قَالَ مُوسَى أَتقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءكُمْ أَسِحْرٌ هَذَا وَلاَ يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ ﴿77﴾ قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءنَا وَتَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِيَاء فِي الأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَكُمَا بِمُؤْمِنِينَ ﴿78﴾ وَقَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ ﴿79﴾ فَلَمَّا جَاء السَّحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسَى أَلْقُواْ مَا أَنتُم مُّلْقُونَ ﴿80﴾ فَلَمَّا أَلْقَواْ قَالَ مُوسَى مَا جِئْتُم بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللّهَ لاَ يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ ﴿81﴾ وَيُحِقُّ اللّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ ﴿82﴾ فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلاَّ ذُرِّيَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن يَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ ﴿83﴾ وَقَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِن كُنتُمْ آمَنتُم بِاللّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُواْ إِن كُنتُم مُّسْلِمِينَ ﴿84﴾ فَقَالُواْ عَلَى اللّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿85﴾ وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿86﴾ وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى وَأَخِيهِ أَن تَبَوَّءَا لِقَوْمِكُمَا بِمِصْرَ بُيُوتًا وَاجْعَلُواْ بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿87﴾ وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلأهُ زِينَةً وَأَمْوَالاً فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُواْ حَتَّى يَرَوُاْ الْعَذَابَ الأَلِيمَ ﴿88﴾ قَالَ قَدْ أُجِيبَت دَّعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيمَا وَلاَ تَتَّبِعَآنِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ ﴿89﴾ وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلِهَ إِلاَّ الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَاْ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿90﴾ آلآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ ﴿91﴾ فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ ﴿92﴾ وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُواْ حَتَّى جَاءهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿93﴾


ای پیامبر! خبر نوح را بر آنان بخوان ، آن هنگام که به قومش گفت اي مردم اگر موقعيت من و تذکري که راجع به آيات خداوند به شما ميدهم برايتان سنگين است بدانيد که توکلم بر خداست . و شما هم درباره کارتان و شريکانتان هماهنگ کنيد و هيچ غم و غصه اي نخوريد و تصميم خويش را درباره من بگيريد و هيچ مهلتي هم به من ندهيد (71) ولی اگر از تعالیم من روي برگردانديد ، بدانيد که من از شما مزدي نخواسته بودم . مزدم جز بر عهده خداوند نيست و من مأمورم از مسلمين باشم (72) پس تکذيبش کردند ولي او و همراهانش را در آن کشتي نجات داديم و آنها را جانشينان قرار داديم و كساني را که آياتمان را تکذيب کرده بودند غرق نموديم . پس بنگر عاقبت هشدار يافتگان چگونه بود (73)  آنگاه پس از او رسولاني بسوي مردمانشان فرستاديم و آنها با دلايل روشن بسويشان رفتند اما اينطور نبود که آنها به چيزي که از پيش عملا تکذيبش کرده بودند با زبان ايمان بياورند . بر دلهاي تجاوزکاران چنین مهر ميزنيم (74) آنگاه پس از آنان موسي و هارون را با آياتمان بسوي فرعون و بزرگانش فرستاديم اما گردنکشي کردند و قومي مجرم شدند (75) و هنگاميکه حق از جانب ما بسويشان آمد گفتند اين جادوئي آشکار است (76) موسي گفت آيا درباره حق وقتي که بسويتان آمده چنين ميگوييد؟ آيا اين جادوست؟ در حاليکه کار جادوگران به ثمر نميرسد (77) گفتند آيا بسويمان آمدي که ما را از آنچه پدرانمان را بر آن يافتيم منصرف کني و در اين سرزمين بزرگي كنيد؟ و ما به شما دو نفر قطعاً ايمان نمي آوريم (78) و فرعون گفت همه جادوگران خبره را برايم بياوريد (79) پس هنگاميکه جادوگران آمدند موسي به آنان گفت بياندازيد آنچه را که مي اندازيد (80) و هنگاميکه انداختند موسي گفت هر جادوئي را که بياوريد خداوند به زودي باطلش ميکند. خداوند عمل مفسدان را درست درنمي آورد (81) و خداوند حق را با کلماتش درست درمي آورد و لو آنکه کافران خوششان نيايد (82) تعداد قابل توجهی از قومش جز عده اي از فرزندانشان ، از ترس فرعون و بزرگانش ايمان نياوردند مبادا که آزارشان کنند زيرا فرعون در آن سرزمين از گزافكاران بلند پرواز بود (83) و موسي گفت اي قومم اگر به خدا ايمان آورده ايد پس بر همو توکل کنيد اگر واقعا تسليم هستيد (84) پس گفتند بر خدا توکل کرديم. پروردگارا ما را آماج فتنه ظالمان مکن (85) و از رحمتت ما را از قوم کافران نجات ده (86) و به موسي و برادرش وحي کرديم که براي قومتان در مصر خانه هائي بگيريد و خانه هايتان را به حالت قبلهءمراجعات مردم درآورید و نماز بپا داريد و مومنان را مژده دهيد (87) و موسي گفت پروردگارا به فرعون و بزرگانش زينت و اموالي در زندگي دنيا داده اي که با آن مردم از راه تو بازميدارند. پروردگارا اموالشان را در مسير نابودي قرار ده و دلهاشان را سخت کن تا آنقدر ايمان نياورند که عذاب دردناک را ببينند (88) گفت دعايتان مستجاب شد پس استقامت کنيد و راه کساني را که علم ندارند پيروي مکنيد (89) و بني اسرائيل را از آن دريا گذرانديم و فرعون و لشکريانش از روي ظلم و تعدي دنبالشان کردند تا اينکه غرق او را در ربود ، در آن حال گفت ايمان آورده ام که خدائي نيست مگر آن کسی که بني اسرائيل به او ايمان آوردند و من از تسليم شدگانم (90) آيا اينک؟ وقت ایمان آوردن است؟ در حاليکه قبلا عصيان ميکردي و از مفسدان بودي (91) امروز بدنت را نجات ميدهيم تا نشانه اي براي پسينيانت باشد و البته بسياري از مردم از آياتمان غافلند (92)  و بني اسرائيل را در منزلگاهي صحيح منزل داديم و از چيزهاي نيکو روزيشان کرديم و اختلاف نکردند مگر پس از اينکه آن علم بسويشان آمد. البته پروردگارت در روز قيآمت درباره آنچه که در آن اختلاف کرده اند بينشان قضاوت خواهد کرد (93)

قبلی:  سوره یونس سوره یونس
بعدی:  سوره یونس سوره یونس
Print
17 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را)  در قسمت اول ارائه کرده ایم که مطابق ذیل است:

درس: اي پيامبر با جديت کار رسالتت را پي گير . تو و پيروانت در مقابل کافران بي منطق و غافل دردنيا پيروز و در آخرت نجات يافته خواهيد بود .

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: پيامبران سابق نيز تکذيب شدند اما صبر و توکل کردند و خودشان و پيروانشان نجات يافتند.

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُم مَّقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللّهِ فَعَلَى اللّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُواْ أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءكُمْ ثُمَّ لاَ يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُواْ إِلَيَّ وَلاَ تُنظِرُونِ ﴿71﴾ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿72﴾ فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلاَئِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ ﴿73﴾

ریزدرب : ذکرِ جدیتی که نوح نبی در پیگیری رسالتش داشت ، و پیروزیی که در این جهان کسب نمود.

2

ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِ رُسُلاً إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَآؤُوهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُواْ لِيُؤْمِنُواْ بِمَا كَذَّبُواْ بِهِ مِن قَبْلُ كَذَلِكَ نَطْبَعُ عَلَى قُلوبِ الْمُعْتَدِينَ ﴿74﴾

ریزدرب : ذکرِ جدیتی که انبیاءِ پس از نوح در پیگیری رسالتشان داشتتند.

3

ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى وَهَارُونَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآيَاتِنَا فَاسْتَكْبَرُواْ وَكَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِينَ ﴿75﴾ فَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُواْ إِنَّ هَذَا لَسِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿76﴾ قَالَ مُوسَى أَتقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءكُمْ أَسِحْرٌ هَذَا وَلاَ يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ ﴿77﴾ قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءنَا وَتَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِيَاء فِي الأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَكُمَا بِمُؤْمِنِينَ ﴿78﴾ وَقَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ ﴿79﴾ فَلَمَّا جَاء السَّحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسَى أَلْقُواْ مَا أَنتُم مُّلْقُونَ ﴿80﴾ فَلَمَّا أَلْقَواْ قَالَ مُوسَى مَا جِئْتُم بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللّهَ لاَ يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ ﴿81﴾ وَيُحِقُّ اللّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ ﴿82﴾

ریزدرب : ذکرِ جدیتی که حضرت موسی در پیگیری رسالتش داشت و پیروزیی که نصیبش شد.

4

فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلاَّ ذُرِّيَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن يَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ ﴿83﴾ وَقَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِن كُنتُمْ آمَنتُم بِاللّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُواْ إِن كُنتُم مُّسْلِمِينَ ﴿84﴾ فَقَالُواْ عَلَى اللّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿85﴾ وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿86﴾

ریزدرب: ذکرِ مشکلات داخلیِ بنی اسرائیل برای ایمان آوری داشتند و حضرت موسی با چه زحمتی برای آماده سازی آنها میکشید.

5

وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى وَأَخِيهِ أَن تَبَوَّءَا لِقَوْمِكُمَا بِمِصْرَ بُيُوتًا وَاجْعَلُواْ بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿87﴾ وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلأهُ زِينَةً وَأَمْوَالاً فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُواْ حَتَّى يَرَوُاْ الْعَذَابَ الأَلِيمَ ﴿88﴾ قَالَ قَدْ أُجِيبَت دَّعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيمَا وَلاَ تَتَّبِعَآنِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ ﴿89﴾

ریزدرب: راهنمائیِ وحی برای سامان یافتنِ کار ایمان آوریِ بنی اسرائیل.

6

وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلِهَ إِلاَّ الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَاْ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿90﴾ آلآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ ﴿91﴾ فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ ﴿92﴾

ریزدرب: ذکرِ چگونگیِ شکست نهائیِ مانع اصلی رسالت حضرت موسی (ع)

7

وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُواْ حَتَّى جَاءهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿93﴾

ریزدرب: ذکرِ گوشه ای از موفقیتِ پس از درگیری های رسالتیِ حضرت موسی.

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 می فرماید : کافران درقبول امکان دریافت وحی بوسیله آدمی زاد مشکل دارند و اینهمه آیات واضح الهی غافلند و سرانجام آخرتی مومن و کافر تفاوت بسیارزیادی با یکدیگردارد ، پس ای مردم موضوع به این اهمیت را دست کم نگیرید .

در پاراگراف 2 می فرماید : «آدمیزاده، اکثراً، نادان و ناسپاس است» ، ای پیامبر! حوزه ماموریتت این است . رسالتت هم این است که روی ایــن مخلوقاتم کارکنی و آنها را ارتقاء دهی .

در پاراگراف 3 با توجه دادن مردم به آنهمه نعمتی که لحظه به لحظه ازسوی درگاه ربوبی دریافت میکنند عواطف انسانی شان برای پیدایش رفتارشاکرانه تحریک میگردد تا به خود آیند و به خداوند رو کنند  و نیز اینکه به کیفیت بسیارمتعالی قرآن و اینکه هیچ بشری نمیتواند چیزی مانند آن را به وجود بیاورد توجه کنند و دست ازاین اوهامی که گرفتارشان کرده بکشند و خودرا یکسره در راه صحیح قراردهند ، و اینکه ای پیامبر ! اینک که عده زیادی ازاین مردم نسبت به امکان صحت تعالیمت کنجکاو شده اند ، توجه آنان رابه جوانب مختلف موضوع آخرت جلب کن .

در پاراگراف 4 باز هم تأکید بر توحید و نفی فرزند و شریک برای خداوند است و نیز میفرماید ای پیامبر ! سخن مخالفانت علاوه براینکه «گمانی» و«تخمینی» است ، نا معقول و نسنجیده ، و علاوه بر اینها ، بیفایده هم هست ، و اینکه توجه مردم را به مبدا لطف و رحمت و تشریع احکام جلب کن .

در این پاراگراف می فرماید : ای پیامبر ! رفتار مخالفانت در سخن نامعقول گفتن و لجبازی مانند رفتــارقوم نوح است ، لذا ، تو نیز به آنان همان را بگو که نوح به قومش گفت ،  و بدان که اگر آنها نیز از حدودی تجاوز کردند به هلاکت دچارخواهند شد ، نیز میفرماید : ای پیامبر ! رهائی شماها نزدیک است ( وبه عنوان نقشه راه ، چیزی شبیه به موضوع آیــه 87 را عمل کنید)

4 - سوالات

1 – منظور از «علی» درآیه 83 چیست؟ (علیرغم؟ یا...؟)

2 - چه سابقه ای از کلمه «علی» که به معنی «علیرغم» بکار رفته باشد ، در سوره های قبل ، دارید؟

3 - « خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن يَفْتِنَهُمْ » (همان آیه) مربوط به چه کسی است (قومه؟ ذریه؟)

4 – در آیه 84 ، منظور از «قوم» چه کسانی است؟ (کل بنی اسرائیل؟ ذریه؟ یا...؟)

5 – منظور از «قبله» (آیه87) به معنی لغوی (= محل مراجعه) یا معنی اصطلاحی (= جهت ایستادن به هنگام نماز) آن است؟

6 – با توجه به آیه 88 ، چرا حضرت موسی دردعای خویش «ایمان نیاوردن» فرعونیان را از خداوند خواسته بود؟

7 - « رَبَّنَا لِيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِكَ » (آیه88) با موضوع کدام کلید تفسیر مطابقت دارد؟

8 – منظور از «الذین لایعلمون» (آیه89) چه کسانی است؟

9 – در ابتدای آیه91 ، موضوع کدام کلید تفسیر اتفاق افتاده است؟

10 - دریافت کلی خویش را از موضوع آیه 87 بطور مشروح و مستدل بنویسید .

11 - تنوین روی «ف» در کلمه «خوف» ، از باب تعظیم است یا تحقیر؟

12- از مطالب این پاراگراف چه «حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها» میتوان زد؟

13 - این پاراگراف چه حالت کلی دارد؟ (امیدبخشی قوی همراه با نقشه راه؟ یا....؟)

5 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

1 - از آیه 71 فهمیده میشود که پیامبر (ص) پیام تهدید به قتل دریافت کرده بود.

2 - در ارتباط با آیه 74 ذکر این نکته لازم است که طرز زندگی قوم نوح طوری بود که مخالف تعالیم آن حضرت بود و اگر ایمان می­آوردند  می­باید طرز زندگی خود را عوض می­کردند زیرا انحراف آنها خیلی زیاد شده بود بطوری که نمی­شد هم به طرز زندگی عادت شده خویش ادامه دهند و هم تعالیم نوح را (حتی بطور ظاهری) قبول کنند.

خلاصه اینکه منظور از «تکذیب» در آیه مذکور، «تکذیب عملی»، و منظور از «ایمان»، «اظهار زبانی» است.

1 - از آیه 87 فهمیده میشود که در اوان نزول این قسمت از قرآن کار پیامبر آنقدر بالا گرفته بود که نیاز به یکنوع «ستاد» برای حرکت موثرتر احساس میشد.

2 – از آیه 88 یکی از فرق های عظیم پیامبر ما (ص) با سایر پیامبران فهمیده میشود، آنحضرت هرگز حاضر نبود مخالفانش در کفر و الحادشان تثبیت شوند و بلکه آنحضرت مایل بود سران مخالفینش نیز به راه حق بیایند و خدا آنها را بپذیرد. 

3 – از آیه 83 فهمیده میشود در اینجا، ایمان به معنی «اظهار ایمان» است و نه به معنی صِرف خطور در قلب.

6 زاویه با تفاسیر رایج

المیزان در موضوع آیه 87 فرمایشات عجیبی کرده و «قبله» را به معنی اصطلاحی آن–که جهتِ روکردن هنگام نماز باشد-گرفته، در حالیکه روال داستان بما میگوید معنی لغوی آن که به معنی «محل مراجعه» باشد به موضوع بهتر میخورد و گرنه معنی ندارد که خانه خودتان را «جهت» نمازِ مردم قرار دهید، و باز هم از همین داستان نتیجه دیگری که عجیب تر است گرفته که بنی اسرائیل خانه و زندگی نداشته اند و مثلا در چادر زندگی میکرده اند، و این چیزی است که حتی خود یهودیان نیز آن را قبول ندارند و این مطلب را به عنوان یکی از عناصر سختگیری های فرعونی در هیچ جا اظهار نکرده اند و معقول هم نیست زیرا بنی اسرائیل در زمان عزت یوسف (ع) با احترام وارد مصر شدند و حتما اول برای خویش خانه ها و زندگی مناسب آبرومند تمهید کرده اند و اگر چنین چیزی بود مورد اشاره قرآن قرار میگرفت، همانطور که «یذبحون ابنائهم و یستحیون نسائهم» مورد توجه قرآن قرار گرفت و چند بار در قرآن ذکر شد.

  1 - ترجیح معنی اصطلاحی کلمه « قبله » بر معنی لغوی آن که سبب شده  آیه نامفهوم جلوه کند

 2 – افتادن در اشتباه دیگر به علت اشتباه اول (چادر نشینی)

7 - پیشگوئی های تحقق یافته

آیه92 از لحاظ باستان­شناسی معجزه است.

زیرا اینک معلوم است که همان فرعونی که معاصر حضرت موسی بوده و موضوع این آیات است، جسدش شناسائی شده و موجود است و این چیزی نیست که در حد بضاعتِ علمیِ حتی متمدن­ترین جوامع آن روزها باشد چه رسد به بضاعت علمیِ اعرابِ معاصرِ زمانِ نزولِ این آیات.

چنانکه ملاحظه شد، مورد فوق، بطور وضوح، فوق ذهنیات اعراب 1400 سال قبل است (که مجتهد شبستری و سروش و برخی پیروان آنها که فعلا نام نمی بریم، که میگویند مطالب قرآن منحصر به معهودات معاصران نزول آیات نازله است، با این نوع شواهد مردود میشود)

8 - در این پاراگراف، کدام فقرات، فوق ذهنیات معاصران نزول است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه 92 چنین موقعیتی دارد.

توضیح : بدن فرعون مذکور (قابل فهم است که) می باید جستجو شده و از آب بیرون آورده شده و مومیائی گردیده و در مقبره مخصوص قرار داده شده باشد، اما، تازمان ناپلئون که به عناصر باستانی مصر تعرض شده و اقلامی از آن به اروپا انتقال یافته و اکنون در موزه های اروپائی وغیره قرار گرفته، بررسی های کارشناسی روی آنها صورت نگرفته بود و اینک که میدانیم جسد او با توجه به تشخیص وجود آب و نمک در آن مشخص میکند که این جسد با مشخصات مغروق (همانکه در آیه مذکور تصریح شده) مطابق است، بین این علمی که نسبت به این آیه داریم، نسبت به ذهنیات اعراب 1400 سال قبل مدت های مدید و حوادث عظیمی فاصله است که همه آنها (و این نتیجه) از معهودات آن مخاطبان بالاتر است.

9 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته، در طول این مدت طولانی، از نزول این سوره تا به امروز، از لحاظ تحت اللفظی، تغییر معناییِ چندانی نیافته، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما.

10 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - توصیه به آنحضرت که رفتار مخالفانت در سخن نامعقول گفتن و لجبازی مانند رفتــارقوم نوح است، لذا، تو نیز به آنان همان را بگو که نوح به قومش گفت،  و بدان که اگر آنها نیز از حدودی تجاوز کردند به هلاکت دچارخواهند شد.

2 – ارشاد آنحضرت که رهائی شماها نزدیک است ( وبه عنوان نقشه راه، چیزی شبیه به موضوع آیــه 87 را عمل کنید )

11 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

غیر از آیه های 72 و 73 و 75 و 76 و 79، بقیه آیات «برای اولین بار» است.

شرح مختصر

کلید های تفسیری

معنی کلمات :

آیه 93 می باید به اسکان بنی اسرائیل در ارض موعود پس از سرگرادانی 40 ساله آنان در بیابان (موضوع آیاتِ سوره مائده) بوده باشد، و لذا کلمه «صدق» به معنی رایج نیست، بلکه به معنی Right (مناسب) میباشد.

قبله

در آیه 87 که میفرماید «در شهر خانه هائی برای قوم تان قرار دهید و خانه هایتان را قبله کنید و نماز بپا دارید و مومنان را بشارت دهید» ، در حقیقت دارد شرح وظائف آن خانه ها را بر میشمارد. که در آن خانه ها آموزش دینی برای پیروان انجام شود و نیز آنها را از طریق بالا بردن روحیه شان برای رهائی از وضع موجودشان آماده کنند.

اخلاق عالی پیامبر ما (ص)

چنانکه از قرآن دانسته میشود، پیامبر ما (ص) حتی در بدترین و سخت ترین شرایط نیز برای تکذیبگران و مخالفان قسم خورده خویش به درگاه الهی برای آنان نفرین نکرد و برایشان هلاکت نخواست و این فرق عظیم بین آنحضرت و سایر انبیاء(ع) از آیه 88 دانسته میشود.

نان بت پرستی

چنانکه قبلا هم عرض کرده ایم، «ماکانوا لیومنوا بما کذبوا به من قبل»، در آیه 74، به این معنی است که آنها در بت پرستی شان منافعی داشته، و اصطلاحا نان بت پرستی را میخورده اند، ولذا نمیتوانسته اند با آموزه های توحیدی پیامبرشان موافق باشند.

توکل سنگین پیامبرانه

راجع به آیه 71 کلمه «شریکانتان» به معنی «آنهایی را که به خیال خویش با خداوند شریک قرار داده­اید» است .

البته چنانکه با دلایل زیادی از آیات قبل می­دانیم حضرت نوح در بین قوم خویش از لحاظ نیرو و ثروت بسیار ضعیف­تر بوده و دشمنان او قوی و زیاد و ثروتمند بودند و لذا مطلب آخر آیه 71 که می­گوید هیچ لازم نیست رو در بایستی کنید ، و« هر کاری که می­توانید » بکنید ، خیلی قابل توجه است و نشان می­دهد وقتی که توکل و ایمان شخصی قوی باشد چه شخصیت استواری پیدا می­کند .

سه قانون الهی

از این پاراگراف چنین فهمیده می­شود :

1- کار جادوگران به ثمر نمی­رسد (آیه 77)

2- خداوند کار مفسدان را درست در نمی­آورد (آیه 81)

3- خداوند حق را با کلماتش درست در می­آورد.(آیه 82)

درستی این سه سخن را تاکنون درطول تاریخ بشری دیده­ایم .

آنچه که تاریخ بشر را به جلو برده ، کار دانشمندان ، زحمتکشان ، عدالتخواهان ، فداکاران ، و در رأس آنها پیامبران بوده است اما هیچکس بیاد نمی­آورد که بشریت بعلت کار فلان جادوگر یا فلان خونریز یا فلان تخریبگر پیشرفت کرده باشد .

ضمنا در قانون سوم که فرموده «با کلماتش» ، باید بدانیم که معنی «کلمه» به همان معنی که نزد ما رایج است نیست بلکه در قرآن یکی از معانی «کلمه خدا» حضرت عیسی می­باشد و از اینجا شما تصور کنید که کلمه خدا بمعنی قانون خدا ، روح خدا ، مخلوقات بسیار بلند مرتبه خدا می­باشند.

«ایمان» و «اظهار ایمان» (قبول مسئولیت)

آنچه در آیه 83 آمده به این معنی است که «اظهار ایمان نکردند» و «ایمان قلبی خویش را اعلام نکردند». نه اینکه اصلاً ایمان به ذهنشان راه نیافته بود ، و در آیه 84 آنها را تشویق می­کند که ایمانتان را ظاهر کنید و در آیه­های 85 و 86 قبول کردند که ایمانشان را ظاهر کنند اما از نتایجش می­ترسیدند.

ترجمه تفسیریِ آزاد

ای پیامبر! خبر نوح را بر آنان بخوان، آن هنگام که به قومش گفت اي مردم اگر موقعيت من و تذکري که راجع به آيات خداوند به شما ميدهم برايتان سنگين است بدانيد که توکلم بر خداست. و شما هم درباره کارتان و شريکانتان هماهنگ کنيد و هيچ غم و غصه اي نخوريد و تصميم خويش را درباره من بگيريد و هيچ مهلتي هم به من ندهيد (71) ولی اگر از تعالیم من روي برگردانديد، بدانيد که من از شما مزدي نخواسته بودم. مزدم جز بر عهده خداوند نيست و من مأمورم از مسلمين باشم (72) پس تکذيبش کردند ولي او و همراهانش را در آن کشتي نجات داديم و آنها را جانشينان قرار داديم و كساني را که آياتمان را تکذيب کرده بودند غرق نموديم. پس بنگر عاقبت هشدار يافتگان چگونه بود (73)  آنگاه پس از او رسولاني بسوي مردمانشان فرستاديم و آنها با دلايل روشن بسويشان رفتند اما اينطور نبود که آنها به چيزي که از پيش عملا تکذيبش کرده بودند با زبان ايمان بياورند. بر دلهاي تجاوزکاران چنین مهر ميزنيم (74) آنگاه پس از آنان موسي و هارون را با آياتمان بسوي فرعون و بزرگانش فرستاديم اما گردنکشي کردند و قومي مجرم شدند (75) و هنگاميکه حق از جانب ما بسويشان آمد گفتند اين جادوئي آشکار است (76) موسي گفت آيا درباره حق وقتي که بسويتان آمده چنين ميگوييد؟ آيا اين جادوست؟ در حاليکه کار جادوگران به ثمر نميرسد (77) گفتند آيا بسويمان آمدي که ما را از آنچه پدرانمان را بر آن يافتيم منصرف کني و در اين سرزمين بزرگي كنيد؟ و ما به شما دو نفر قطعاً ايمان نمي آوريم (78) و فرعون گفت همه جادوگران خبره را برايم بياوريد (79) پس هنگاميکه جادوگران آمدند موسي به آنان گفت بياندازيد آنچه را که مي اندازيد (80) و هنگاميکه انداختند موسي گفت هر جادوئي را که بياوريد خداوند به زودي باطلش ميکند. خداوند عمل مفسدان را درست درنمي آورد (81) و خداوند حق را با کلماتش درست درمي آورد و لو آنکه کافران خوششان نيايد (82) تعداد قابل توجهی از قومش جز عده اي از فرزندانشان، از ترس فرعون و بزرگانش ايمان نياوردند مبادا که آزارشان کنند زيرا فرعون در آن سرزمين از گزافكارانِ بلند پرواز بود (83) و موسي گفت اي قومم اگر به خدا ايمان آورده ايد پس بر همو توکل کنيد اگر واقعا تسليم هستيد (84) پس گفتند بر خدا توکل کرديم. پروردگارا ما را آماج فتنه ظالمان مکن (85) و از رحمتت ما را از قوم کافران نجات ده (86) و به موسي و برادرش وحي کرديم که براي قومتان در مصر خانه هائي بگيريد و خانه هايتان را به حالت محلِ مراجعات مردم درآورید و نماز بپا داريد و مومنان را مژده دهيد (87) و موسي گفت پروردگارا به فرعون و بزرگانش زينت و اموالي در زندگي دنيا داده اي که با آن مردم را از راه تو بازميدارند. پروردگارا اموالشان را در مسير نابودي قرار ده و دلهاشان را سخت کن تا آنقدر ايمان نياورند که عذاب دردناک را ببينند (88) گفت دعايتان مستجاب شد پس استقامت کنيد و راه کساني را که علم ندارند پيروي مکنيد (89) و بني اسرائيل را از آن دريا گذرانديم و فرعون و لشکريانش از روي ظلم و تعدي دنبالشان کردند تا اينکه غرق شد، در آن حال گفت ايمان آورده ام که خدائي نيست مگر آن کسی که بني اسرائيل به او ايمان آوردند و من از تسليم شدگانم (90) به او به طعنه گفته شد آيا اينک؟ وقت ایمان آوردن است؟ در حاليکه قبلا عصيان ميکردي و از مفسدان بودي؟ (91) امروز بدنت را نجات ميدهيم تا نشانه اي براي پسينيانت باشد و البته بسياري از مردم از آياتمان غافلند (92)  و بني اسرائيل را در منزلگاهي مناسب منزل داديم و از چيزهاي نيکو روزيشان کرديم و اختلاف نکردند مگر پس از اينکه آن علم بسويشان آمد. البته پروردگارت در روز قيامت درباره آنچه که در آن اختلاف کرده اند بينشان قضاوت خواهد کرد (93)

 

دی ان ان