X

واَسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَيَوْمَ لاَ يَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿163﴾ وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿164﴾ فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ ﴿165﴾ فَلَمَّا عَتَوْاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ ﴿166﴾ وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَن يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿167﴾ وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الأَرْضِ أُمَمًا مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿168﴾ فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُواْ الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الأدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِن يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مُّثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم مِّيثَاقُ الْكِتَابِ أَن لاَّ يِقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ وَدَرَسُواْ مَا فِيهِ وَالدَّارُ الآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ﴿169﴾ وَالَّذِينَ يُمَسَّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ ﴿170﴾ وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّواْ أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿171﴾ وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ ﴿172﴾ أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ﴿173﴾ وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿174﴾ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِيَ آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿175﴾ وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿176﴾ سَاء مَثَلاً الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَأَنفُسَهُمْ كَانُواْ يَظْلِمُونَ ﴿177﴾ مَن يَهْدِ اللّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَمَن يُضْلِلْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿178﴾ وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿179﴾ وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَآئِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿180﴾ وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ ﴿181﴾ وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لاَ يَعْلَمُونَ ﴿182﴾ وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ ﴿183﴾ أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُواْ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿184﴾ أَوَلَمْ يَنظُرُواْ فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَيْءٍ وَأَنْ عَسَى أَن يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ ﴿185﴾ مَن يُضْلِلِ اللّهُ فَلاَ هَادِيَ لَهُ وَيَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿186﴾


ای پیامبر! از یهودیان درباره آن شهر کنار دريا سئوال کن که چگونه به حرمت حکم روز شنبه تجاوز کردند، همان موضوع که ماهي ها هنگام برگزاری مراسم عبادات در روزهای شنبه دسته دسته بسويشان مي آمدند ولی آنها از صیدشان ممنوع بودند و روز هاي غير از شنبه نمي آمدند، و آنها در حکم ممنوعیت صید در روز شنبه نافرمانی کردند و  به سبب نافرمانيشان گرفتارشان گردیم (163) و در همان موضوع چنین بود که در همان هنگام عده ای آنها را از آن تخلف نهی مینمودند و عده ای دیگر میگفتند چرا قومي را که خداوند هلاک خواهد کرد يا به عذاب شديدي برخواهد گرفت موعظه مي كنيد؟ و نهی کنندگان ميگفتند بخاطر معذرتي از پروردگار و اينکه شايد نهی فایده داشته باشد و تقوا پيشه کنند (164) پس هنگامي که آن پند را به فراموشي سپردند آنهائي را که از بدي نهي ميکردند نجات داديم و ظالمان را براي نافرماني شان به عذابي بسيار زشت بگرفتيم (165) پس وقتي که از آن نهيي که شده بودند سرپيچيدند مقرر نموديم بوزينگاني مطرود شوند (166) و  پروردگارت اعلام کرد که تا روز قيامت کساني را بر آنها مسلط خواهد کرد که عذاب زشت بر آنها روا دارد. زيرا که پروردگارت زود كيفر است و در عین حال بسيار آمرزنده مهربان هم هست (167) و یهودیان را در زمين بصورت گروه هائي تقسيم کرديم. عده اي صالح و عده اي غير از آنند و آنها را به چيزهاي خوب و چيز هاي بد آزموديم شايد بازگردند (168)  و پس از آن نسل، دیگرانی را جایگزین شان نموديم که آن کتاب را به ارث بردند و متاع ناچيز اين جهاني را ميگرفتند و ميگفتند بزودي آمرزيده ميشويم و اگر باز هم متاع ناچيزي مانند آن به آنان دست ميداد آنرا هم ميگرفتند. آيا از آنها پيمان محکم گرفته نشده بود که درباره خداوند جز به حق نگويند؟ در حاليکه مطالب آن کتاب را هم فرا گرفته بودند. وسراي آخرت براي آنانکه تقوا پيشه مي کنند بهتر است آيا نمي انديشند؟ (169) و کساني که به آن کتاب چنگ ميزنند و نماز بپاميدارند، البته ما پاداش اصلاحگران را ضايع نمي گذاريم (170) و آن هنگام که آن کوه را مانند سايباني برآنها قرار داديم و گمان ميکردند که برسرشان فرود خواهد آمد. ندا دادیم آنچه را به شما داديم با قوت بگيريد و آنچه را در آن کتاب است ياد کنيد شايد تقوا پيشه شويد (171) ای پیامبر! آن هنگام را در نظر بیاور که خداوند از فرزندان آدم از پشت هايشان فرزندانشان را برگرفت و از آنها شهادت خواست که آيا من پروردگارتان نيستم؟ گفتند بلي. شهادت ميدهيم که چنين است. تا اينکه روز قيامت نگوئيد ما ازاين غافل بوده ايم (172) يا نگوئيد پدرانمان قبلا شرک ورزيده بودند و ما فرزندان آنهائيم. آيا ما را بخاطر عمل آن باطل انديشان هلاک ميکني؟ (173) و آيات را چنين تشريح ميكنيم شايد مردم به راه صحیح بازگردند (174) ای پیامبر! خبر آنکسي را برآنان بخوان كه علم آياتمان را به او داده بوديم. پس خود را از آن جدا کرد و شيطان او را به پيروي خويش در آورد و از گمراهان شد (175) و اگر ميخواستيم با همان علم او را بالا ميبرديم وليکن او خودش رو به سوي زمين کرد و از هواي نفس پيروي نمود ، و مثال او مانند سگ است كه اگر بسويش حمله کني پارس میکند  و اگر هم به او پشت کني باز هم پارس ميکند . مثال کساني که آياتمان را تکذيب مي کنند نيز همين است. پس آن قصه ها را برايشان بگو شايد تفکر کنند (176) چه بد است مثال مردمي که آياتمان را تکذيب مي کنند و به خويش ظلم روا ميدارند (177) کسي را که خداوند هدايتش کند همو هدايت شده است و کسي را که او گمراه کند همو از زيانکاران است (178) و البته بسياري از جن و انس را براي جهنم آفريديم. آنها کساني هستند که دلهائي دارند اما با آن فهم نمي کنند و چشم هائي دارند اما با آنها نمي بينند و گوشهائي دارند اما با آن نمي شنوند. مانند چارپايانند بلکه از آن هم بدترند و آنها همان غافلانند (179) و خداوند داراي نامهائي نيکوست. او را به آنها بخوانيد و آنهائي را که از نامهاي او منحرف شده اند واگذاريد. آنها بزودي سزاي آنچه را که ميکرده اند خواهند ديد (180) و از بين کساني که آفريده ايم، گروهي هستند که به راه حق هدايت مي کنند و به همان هم تمايل دارند (181) و کساني هم که آياتمان را تکذيب مي کنند بزودي آنها را پس از اينکه تدريجا به نعمتها متنعم مي کنيم، ناگهان ميگيريم (182) و مهلتشان ميدهیم که نقشه ما محکم است (183) آيا به اين نمي انديشند که این پیامبر که مصاحبشان است هيچگونه جنوني ندارد و او جز هشدار دهنده اي آشکار نيست؟ (184) آيا در ملکوت آسمانها و زمين نمي نگرند و نيز آنچه که خداوند آفريده و نيز اينکه چه بسا سرآمدشان نزديک شده باشد؟ پس غير از اينها به چه چيزي باور خواهند داشت؟ (185) کسي را که خداوند گمراه کند هيچ هدايت کننده اي نخواهد داشت و آنها را در سرکشي شان در حاليکه کور دل ميباشند رها مي کند (186)

قبلی:  سوره اعراف سوره اعراف
بعدی:  سوره اعراف سوره اعراف
Print
12 بار مطالعه شده است

پیش تفسیر

1 استخراج عصاره محتوای سوره و پاراگراف (راه اول)

اول (چنانکه بارها و بارها دیده اید) عصاره محتوای سوره را استخراج میکنیم: 

طرز استخراج عصاره محتوای سوره را (یعنی «درس» سوره را)  در قسمت اول ارائه کرده ایم که مطابق ذیل است:

درس: بي توجهي به خداوند و سر کشي در مقابل پيامبران مايه هلاکت دو جهان است.

برآیند درسِ فوق و متن پاراگراف درب خواهد بود، به شرح ذیل:

درب: پس از حضرت موسي نيز دائماً اقوامي از بني اسرائيل رعايت احکام دين خويش را نکردند و پس آزادی اکثراً بد رفتار بودند و مورد امتحانات و ابتلائات قرار گرفتند و يکي از علل مهم بي توجهي به تعاليم انبياء رفتارهاي نامعقول و ترجيح چيزهاي کم ارزش است که دائماً از سوي بني اسرائيل و حتي علما بزرگ آنها انجام مي شده است.

همه انسانها بر حسب فطرت خويش در برنامه آفرينشي خويش به خداوند و تعاليم انبياء بله گفته اند اما در امتحان اين جهان بسياري از آدميان به تعاليم انبياء بي توجهي نشان داده اند و توجه به اسماء صفات و افعال خداوند و پيامبر مانع از گمراهيي مانند بني اسرائيل مي شود.

2 - استخراج عصاره محتوای پاراگراف (راه دوم)

ریز کردن پاراگراف تا حد امکان:

1

واَسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَيَوْمَ لاَ يَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿163﴾ وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿164﴾ فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ ﴿165﴾ فَلَمَّا عَتَوْاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ ﴿166﴾ وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَن يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿167﴾

ریزدرب: عده ای از بنی اسرائیل در موضوع حکم شنبه به راه کلاه شرعی رفتند و هلاک شدند.

2

 وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الأَرْضِ أُمَمًا مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿168﴾ فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُواْ الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الأدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِن يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مُّثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم مِّيثَاقُ الْكِتَابِ أَن لاَّ يِقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ وَدَرَسُواْ مَا فِيهِ وَالدَّارُ الآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ﴿169﴾ وَالَّذِينَ يُمَسَّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ ﴿170﴾ وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّواْ أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿171﴾

ریزدرب: عده ای از بنی اسرائیل راه صلاح در پیش گرفتند ولی اکثرشان به راه خلاف رفتند.

3

 وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ ﴿172﴾ أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ﴿173﴾ وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿174﴾

ریزدرب: بشر در شرایط ایزوله با اعتقادات اصلی موافق است، ولی وقتیکه در شرایط این جهانی قرار گرفت عده ای رفتار مغایر در پیش میگیرند.

4

 وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِيَ آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿175﴾ وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿176﴾ سَاء مَثَلاً الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَأَنفُسَهُمْ كَانُواْ يَظْلِمُونَ ﴿177﴾ مَن يَهْدِ اللّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَمَن يُضْلِلْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿178﴾

ریزدرب:  بد عملی بنی اسرائیلی علماء شان را هم فرا گرفت.

5

 وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿179﴾ وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَآئِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿180﴾ وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ ﴿181﴾ وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لاَ يَعْلَمُونَ ﴿182﴾ وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ ﴿183﴾ أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُواْ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿184﴾ أَوَلَمْ يَنظُرُواْ فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَيْءٍ وَأَنْ عَسَى أَن يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ ﴿185﴾ مَن يُضْلِلِ اللّهُ فَلاَ هَادِيَ لَهُ وَيَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿186﴾

ریزدرب:  ای مردم! لاجرم عده ای برای رفتار غلط معذب خواهند بود، و عده ای نیز نجات خواهند یافت، شما کدام عاقبت را برای خویش می پسندید؟

تقطیع:

در فوق دیده اید که ما پاراگراف را به تعدادی «ریزپاراگراف» تجزیه کرده ایم.

اصلی-فرعی

قسمت هایی را که می بینید فوقا با حروف پر رنگ (بولد) کار کرده ایم، اصلی است.

لُبّ مطلب:

با توجه به ریزپاراگراف ها، و ریزدربها، و جمع بندیِ ریزدرب ها، همان درب پاراگراف که فوقا می بینید حاصل خواهد شد و البته توجه دارید که درب مذکور از راه محاسبه استخراج شده است.

3 از اول تا اینجا

در پاراگراف 1 که ابتدای سوره است  می فرماید : ای مردم ! از رسولی که بسویتان آمده پیروی کنید وگرنه دچار خسران خواهید شد و مبادا جذب القائات شیطانی شوید ، که درآنصورت به تعالیم این رسول بی توجه شده و در دو جهان دچار خسران خواهید شد.

در پاراگراف 2 اولین خطاب­ها و هشدارها و تشریع قانون کلی به انسان­های اولیه را ذکر میفرماید .

در پاراگراف 3 می فرماید : ای مردم ! عاقبت حتمی شما فرارسیدن قیامت و ضمن ارائه ای از قسمتی از وقایع آن روز میفرماید عاقبت تان دوحالت ممکنِ متضاد دارد . اینک این شما هستید که راه های منتهی به هر حالت را انتخاب میکنید .

در پاراگراف 4 گوشه­ای از الطاف و نعمت­های الهی را یادآوری می فرماید .

در پاراگراف 5 می فرماید : ای مردم ! به اقوام منقرض شده قبلی بنگرید ! این تازه وضـع دنیوی شان بود ، وضع آخرتی شان راهم که میدانید ! برای خویش چه می پسندید؟

در پاراگراف 6 یک قانون مهم درباره هلاکت تمدن ­ها را بیان می فرماید .

در پاراگراف 7 می فرماید : ای مسلمانان ! نه این کفار از فرعون و نیروهایش قوی ترند ونه این پیامبر کمتر مورد تاییدات الهی است ، پس ، دل خوش دارید شاید پیـــروزی نزدیک باشد .

در پاراگراف 8 می فرماید : ای مسلمانان ! مبادا شما هم پس از پیروزی همین عقبگرد ها را بکنید !

در  این پاراگراف می فرماید : ای مسلمانان ! با خداوند رو راست باشید و از همین اول و قبل از پیروزی و آزادی هشیار باشید که باید از «اخلاق یهودی» بپرهیزید و اینکه بنی­اسرائیل در زمین پراکنده شدند و هم بد وهم خوب در بین آنها بود-والبته بدها غلبه داشتند- و از سوی خداوند مورد امتحانات، و حتی تهدید­های جدّی هم قـرار می­گرفتند تا شاید دین خویش را به محکمی حفظ کنند و اینکه انسان، ذاتاً و فطرتاً معترف به ربوبیت خداوند است و کسانی را که نسبت به آیات الهی که به آن دسترسی دارند قدر ناشناسند و اینکه در اساسی­ترین امور بیاندیشید و با استعانت از نام­های نیکوی الهی و از کسانی که تمایل به حق دارند و به آن راهبری می­کنند کمک بگیرید .

4 - سوالات

1- حالت کلی این پاراگراف چگونه است؟ (هشداربه کافران؟ هشداربه مسلمانان؟ یا...؟)

2- ازمطالب این پاراگراف چه «حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها» میتوان زد؟

3- اگرمیخواستیم ازتیتر«خواست خداوند قانونمند است» استفاده کنیم ، می بایدزیرکدام کلمات راخط بکشیم؟

4- در جائی از آیه 171 موضوع یکی از کلیدهای تفسیر اتفاق افتاده ، آنرا مشخص کنید.

5 - سوال فوق را درباره آیه های 69 و70 نیز جواب دهید .

6- چرا خداوند در اینجا از ضمیر«ما» (قطعنا  بلونا  نضیع  نتقنا  آتینا) استفاده فرموده؟

7 – چرا در آیه170 ، بجای «مصلحون» نفرموده «صالحون»؟

5 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

از آیات 163 تا 167 تلویحا به مسلمانان میگوید که پس از رهائی از شرایط موجود مانند بنی اسرائیل دنبال کلاه شرعی نروید.

از آیه 165 معلوم می­شود که اگر قرار است عذاب دسته­جمعی به قومی فرود آید، اهل نهی از منکر را شامل نخواهد شد و لذا در این آیه به این موضوع هم ترغیب میکند .

از آیات 175 تا 179 فهمیده میشود که تلویحا دارد به علماء مسلمانان  پیام میدهد که پس از جا افتادن در وضع مطلوب دین فروشی نکنید.

6 زاویه با تفاسیر رایج

المیزان سعی زیادی کرده که «مکانیزم» اعتراف گیری مذکور در آیه ذرّ را بیان کند و طبعا و البته موفق هم نشده ، زیرا نه المیزان بلکه کل عالم قرن بیست و یکمی هم به آن عوالم دسترسی ندارند ، و المیزان هم از روش خویش که تفسیر آیات به کمک آیات دیگر باشد خارج شده (زیرا آیه دیگری در کل قرآن نیست که به این موضوع پرداخته باشد) و خیلی هم سعی کرده با کمک فلسفه متبوع خویش به حل موضوع نزدیک شود که نتوانسته ، و تنها چیزی که بدست آورده این بوده که یک سخن خیلی طولانی حوصله بر بگوید که اگر کسی بخواهد به آن بپردازد معلوم خواهد شد که پر از ایراد های جدی است .

ما میگوئیم به مکانیزم مطلب کاری نداریم زیرا آن موضوع مربوط به عالم نرم افزاری داستان آفرینش است ، بلکه ما به این کار داریم که اینک که چنین اتفاقی افتاده و همگی چنین اعترافی را کرده اند ، چگونه میتوان چگونگیِ ظهور این اعتراف در قیامت را به ذهن نزدیک کرد و توضیحش داد؟

7 - پیشگوئی های تحقق یافته

در آیات 138 تا 162 که به داستان بنی اسرائیل پس از نجاتشان می پردازد و بدرفتاریهایشان را نکوهش میکند تلویحا دارد به مسلمانان وعده نجات میدهد وبه آنان هشدار میدهد مبادا شماهم پس از نجات مانند آنان کنید .

در آیات 163 تا 171 با نکوهش عده ای از بنی اسرائیل که از ترفند «کلاه شرعی» استفاده کرده بودند تلویحا دارد به مسلمانان وعده نجات میدهد و ضمنا آنها را از ارتکاب «کلاه شرعی» برحذر میدارد .

در آیات 175 تا 179 با نکوهش رفتار آن عالِم بنی اسرائیلی تلویحا دارد به مسلمانان وعده نجات میدهد و ضمنا علماءآنها را از ارتکاب «دین فروشی» برحذر میدارد .

8 - آیات برجسته این پاراگراف

آیه های 163 و 164 به علت کثرت وعاظ بر منابر از آیات برجسته است.

آیه 172 از لحاظ کثرت استشهاد اهل عرفان و اهل کلام و اهل منبر به آن، جزء آیات بسیار برجسته قرآنی است، که علاوه بر آن مورد اقبال زیاد هنرمندان اعم از خوشنویسان و هنرمندان تجسمی نیز میباشد.

آیه های 175 و 176 نیز از این لحاظ که بسیار مورد توجه وعاظ و مدرسان اخلاق قرار میگیرد از آیات برجسته قرآنی است.

9 - آیات مشکل

آیه 172 از این لحاظ که مفسران در تفسیر آن سخنان متخالف و متناقض و گاه عجیب و غریب گفته اند جزء آیات مشکل قرآنی است.

10 - در این پاراگراف کدام فقرات فوق ذهنیات مخاطبان اولیه است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 165 تا 167 از آنجا که مکانیزم وقوع آنها برای ما بشر قرن بیست و یکم روشن نیست، فوق ذهنیات ما هست چه رسد به عرب 1400 سال قبل.

همچنین است موقعیت آیه 171 .

همچنین آیه 172 .

همچنین است موقعیت آیه های 175 و 176 .

همچنین است وضع آیه های 179 و 182 و 183.

11 - مخاطبان اولیه از این پاراگراف چه تلقیی  میداشتند؟

کلماتی که در این پاراگراف بکار رفته ، در طول این مدت طولانی ، از نزول این سوره تا به امروز ، تغییر معناییِ چندانی نیافته ، و لذا مخاطب های اولیه نیز از این پاراگراف همان تلقی را میداشته اند که ما .

12 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این پاراگراف هست؟

1 - پس از حضرت موسي نيز دائماً اقوامي از بني اسرائيل رعايت احکام دين خويش را نکردند و پس آزادی اکثراً بد رفتار بودند و مورد امتحانات و ابتلائات قرار گرفتند و يکي از علل مهم بي توجهي به تعاليم انبياء رفتارهاي نامعقول و ترجيح چيزهاي کم ارزش است که دائماً از سوي بني اسرائيل و حتي علما بزرگ آنها انجام مي شده است.

2 - همه انسانها بر حسب فطرت خويش در برنامه آفرينشي خويش به خداوند و تعاليم انبياء بله گفته اند اما در امتحان اين جهان بسياري از آدميان به تعاليم انبياء بي توجهي نشان داده اند و توجه به اسماء صفات و افعال خداوند و پيامبر مانع از گمراهيي مانند بني اسرائيل مي شود.

13 کدام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است؟

با توجه به ترتیب نزول سوره ها ، تقریبا تمام عناصر این پاراگراف «برای اولین بار» است .

شرح مختصر

کلید های تفسیری

بحث متنی

دو آیه 169 و 170 از آنجا که هر یک توضیح مدلول یکی از دو مورد «صالحون» و «دون ذلک» است فرع بر آیه 168 می­باشند.

9 کلمه آخر آیه 172 و تمام آیه 173 فرع بر قسمت اول آیه 172است و این واضح است.

آیه 174 نیز که توضیحِ چرایی ذکر آیه 72 است. آن هم فرعی است.

آیه 177 فرع بر دو آیه قبلی است و این واضح است. آیه 178 بدون اینکه فرع بر آیه­ای باشد پرانتزی است.آیه 179 نیز (با توجه به پرانتزی بدون آیه 178) نکوهش آن قبیل افراد است و لذا فرع بر آیه 175 است.

دو آیه 182 و 183 فرع بر آیه 181 است و این واضح است.

آیه 186 بدون اینکه فرع بر آیه­ای باشد پرانتزی است.

(اگر آن را در نظر نگیرید و انتهای آیه 185 را به ابتدای آیه 187 وصل کنید می­بینید روال سخن صاف و یکدست است)

خواست خداوند قانونمند است

آیه 178 با توجه به تیتر فوق مفهوم است.

کلاه شرعی

این موضوع می­باید مربوط به همان یهودیانی باشد که حوضچه­هائی می­ساختند و روز شنبه که ماهی­ها می­آمدند، برای خروج آنها مانع می­گذاشتند و روز بعد آنها را براحتی می­گرفتند و باین ترتیب با کلاه شرعی کار خودشان را می­کردند. به این معنی که اولاً بخیال خودشان حرمت روز شنبه را که می­باید به عبادت بگذرانند و به امور اقتصادی نپردازند رعایت کرده باشند، و ثانیاً، واقعاً ماهیِ زیادی گرفته باشند زیرا صیدی که بعداً می­کردند مال مانعی بود که روز شنبه گذاشته بودند.

آنها نمونه کامل کسانی هستند که صورت ظاهر را درست می­کنند اما هدف را از بین می­برند که همیشه و در همه جا هستند و اختصاص به یهود هم ندارد و ما مسلمانان نیز از این موارد به وفور داریم.

واقعاً اگر ما بجای آنها بودیم از آنهمه ماهی که فقط در روز شنبه می­آمدند و در روزهای دیگر امکان صیدشان به آن آسانی و وفور نبود، می­گذشتیم؟

امروز رباخواری با آنهمه حرمتی که دارد که در حکم جنگ با خدا و رسول است، با چنان انواعی از کلاه شرعی چنان رواجی دارد که حیرت­انگیز است.

همچنین است وضع گناه­های فوق­العاده بزرگ دیگری که غیر از ربا به روشنی و صراحت تحت عناوین متنوع دیگری انجام می­شود که ذکر آنها به این تفسیر تحلیلی مربوط نمیشود .

عالَم ذرّ

آیه 172 به صراحت می­گوید خداوند در یک برهه از زمان از تک­تک افراد بشر اعتراف گرفت که آیا او پروردگارمان هست یا نه و ما اعتراف کرده­ایم که بله شما پروردگارمان هستید.

مفسران ارجمند درباره این آیه خیلی بحثهای متفرق و متنافری فرموده­اند اما آنچه که ما در پاراگراف دوم همین سوره عرض کرده­ایم [که موضوع سجده ملائک بر آدم، سجده آنها به «آدمِ نرم­افزاری» بوده و نه بر «آدمِ سخت­افزاری» ]موضوع این آیه را توضیح می­دهد.

بعبارت دیگر، «آدمِ عالَمِ نرم­افزاری»، «استعداد آدمیت» است و همه افراد بنی­آدم نیز در استعداد او هست که بتدریج از حالت استعداد (بالقوه) به واقعیت (بالفعل) تبدیل می­شود.

اعتراف مذکور در عالمِ نرم­افزاری کاملاً مفهوم است.

یعنی عقل ما که اصل وجود ماست همراه با سایر موجودات اعتراف به ربوبیت خداوند متعال دارد .

اما دل ما وقتی که به چیزی که بنظرش خیر یا شر می­رسد( برای جلب آن خیر یا دفع آن شر) ممکن است پا روی آن عقل بگذارد .

اما اگر خیر و شری مزاحم عقل نباشد (مانند همان حالت ایزوله عالم نرم­افزاری) اعترافِ عقلِ هر کس با اعتراف تمامِ ذراتِ عالمِ وجود یکسان و هماهنگ است.

موضوع مهم دیگر این است که ما مسلمان هستیم و این اعتقاد را داریم که هرچه در قرآن است بدون کم و کاست قول خود وجود مقدس خداوند است و (از جمله این آیات را) باور میکنیم چون در قرآن است و گرنه این نگارنده به یادم نمی آید که خداوند از من چنین اعترافی گرفته باشد ، و قیاس به نفس میکنم که هیچکس دیگری نیز چنین خاطره ای ندارد ، با وجود این ، این نوع اعتراف گرفتن چه فایده ای برای «دادگاه»ی شدنِ کسانی در روز قیامت دارد؟

ما میگوئیم حتما چنین فایده ای دارد زیرا در قرآن ذکر شده است که چنین فایده ای دارد ، و پس از اینکه موضوع را به عنوان یک اعتقاد تلقی کردیم آنگاه به این فکر میکنیم که « چگونه» فایده خواهد داشت ، و وقتی که به اینجا رسیدیم کارمان آسان خواهد شد ، زیرا میتوانیم به خویش چنین جواب دهیم که آن جریانِ اعتراف گیری مطابق یکنوع ضبط ویدئوئی یا سه بعدی در جائی موجود است که برای هرشخص قابل نمایش خواهد بود .

واکنش­های سگی

در مثالی که در آیه 176 آورده نکته­ایست که خوب است به آن توجه کنیم: سگ چه وقتی که به او حمله کنیم و چه وقتی که به او پشت کنیم، پارس می­کند، علت آن این است که پارس کردن برای او یک عمل غریزی است که از عقل و منطق سرچشمه نمی­گیرد .

در مثالِ موردِ بحث، آن شخص که آیات خدا را کنار گذاشت بخوبی با این بیان سازگار است.

آیات خدا، از نوع علم و عقل و صفات پسندیده و تقوا، صاحب خویش را به این امر می­کند که در شرایط مختلف واکنش­هائی نشان دهد که با عقل و علم و تقوا و صفات پسندیده متناسب است ، اما کسی که خود را از آنها رها کرد، در حقیقت حالتی را انتخاب کرده که واکنش­های خویش را براساس هوای نفس (و بعبارت دیگر غرایز) قرار داده و شباهت او با سگ نیز در همین است.

اسماءِ الهی

موضوعی که در آیه 180 مطرح شده اگر نگوئیم کلیدی­ترین نکته اعتقادی است، لااقل باید بگوئیم یکی از کلیدی­ترین نکات اعتقادی می­باشد.

تاکنون باندازه کافی در قرآن سرگذشت اقوامی را دیده­ایم که از راه توحید منحرف شده و به شِرک و بت­پرستی رو کرده­اند.

و تاکنون اینقدر از آیات قرآنی فهمیده­ایم که شرک عبارت است از «مستقل تصور کردن نیروهای کارگزاری جهان اعم از ملائکه یا پیامبران، یا ارواح طیبه و رو کردن به آنها و عبادت آنها بمنظور نزدیکی جستن به آنها بخاطر جلب منفعت یا دفع مضرت»

مثالی در وجود خودمان مطلب را روشن­تر می­کند. بچه نوزاد شیرخوار معمولاً چند احتیاج ساده دارد که بخاطر آن­ها گریه می­کند که عبارتند از گرسنگی، تر بودن جا، دل درد، و امثال آن.

بنابراین وقتی که بچه شب با جیغ و گریه مادرش را بیدار می­کند چه بگوید «مادر» و چه بگوید «ای سیر کننده من» فرقی ندارد.

کشاورزان قدیم هم که باران بموقع می­خواستند، و این خیلی برایشان مهم بود بطور طبیعی بطرف این نکته تمایل پیدا می­کردند که با «فرشته باران» ارتباطی برقرار کنند و عبادتی کنند و نظرش را بسوی خویش جلب کنند و باران بموقع مفید از او دریافت کنند و از باران بی­موقع مضر در امان باشند.

در این آیه می­بینیم که مثلاً «فرستنده باران مفید» یکی از اسماء خداوندی است و بهتر است کشاورزانِ نیازمندِ بارانِ بموقع ، خداوند را با توجه به آن نامش بخوانند.

بطور خلاصه فرق شرک و توحید همین است که در مثال فوق ملاحظه فرمودید و «اسماء»ئی که در آیه 180 مطرح شده ، و نیز انحرافی که از آن اسماء صورت می­گیرد به این معنی است که آدمی اسماء الهی رامنتزع کند ، و برای آن مفهوم انتزاعی جایگاه مستقلی تصورنماید ، ورفتاری عبادتی نسبت به آن (که دراصل واهی است) ارائه کند .

ترجمه تفسیریِ آزاد

ای پیامبر! از یهودیان درباره آن شهر کنار دريا سئوال کن که چگونه به حرمت حکم روز شنبه تجاوز کردند، همان موضوع که ماهي ها هنگام برگزاری مراسم عبادات در روزهای شنبه دسته دسته بسويشان مي آمدند ولی آنها از صیدشان ممنوع بودند و روز هاي غير از شنبه نمي آمدند، و آنها در حکم ممنوعیت صید در روز شنبه نافرمانی کردند و  به سبب نافرمانيشان گرفتارشان گردیم (163) و در همان موضوع چنین بود که در همان هنگام عده ای آنها را از آن تخلف نهی مینمودند و عده ای دیگر میگفتند چرا قومي را که خداوند هلاک خواهد کرد يا به عذاب شديدي برخواهد گرفت موعظه مي كنيد؟ و نهی کنندگان ميگفتند بخاطر معذرتي از پروردگار و اينکه شايد نهی فایده داشته باشد و تقوا پيشه کنند (164) پس هنگامي که آن پند را به فراموشي سپردند آنهائي را که از بدي نهي ميکردند نجات داديم و ظالمان را براي نافرماني شان به عذابي بسيار زشت بگرفتيم (165) پس وقتي که از آن نهيي که شده بودند سرپيچيدند مقرر نموديم بوزينگاني مطرود شوند (166) و  پروردگارت اعلام کرد که تا روز قيامت کساني را بر آنها مسلط خواهد کرد که عذاب زشت بر آنها روا دارد. زيرا که پروردگارت زود كيفر است و در عین حال بسيار آمرزنده مهربان هم هست (167) و یهودیان را در زمين بصورت گروه هائي تقسيم کرديم. عده اي صالح و عده اي غير از آنند و آنها را به چيزهاي خوب و چيز هاي بد آزموديم شايد بازگردند (168)  و پس از آن نسل، دیگرانی را جایگزین شان نموديم که آن کتاب را به ارث بردند و متاع ناچيز اين جهاني را ميگرفتند و ميگفتند بزودي آمرزيده ميشويم و اگر باز هم متاع ناچيزي مانند آن به آنان دست ميداد آنرا هم ميگرفتند. آيا از آنها پيمان محکم گرفته نشده بود که درباره خداوند جز به حق نگويند؟ در حاليکه مطالب آن کتاب را هم فرا گرفته بودند. وسراي آخرت براي آنانکه تقوا پيشه مي کنند بهتر است آيا نمي انديشند؟ (169) و کساني که به آن کتاب چنگ ميزنند و نماز بپاميدارند، البته ما پاداش اصلاحگران را ضايع نمي گذاريم (170) و آن هنگام که آن کوه را مانند سايباني برآنها قرار داديم و گمان ميکردند که برسرشان فرود خواهد آمد. ندا دادیم آنچه را به شما داديم با قوت بگيريد و آنچه را در آن کتاب است ياد کنيد شايد تقوا پيشه شويد (171) ای پیامبر! آن هنگام را در نظر بیاور که خداوند از فرزندان آدم از پشت هايشان فرزندانشان را برگرفت و از آنها شهادت خواست که آيا من پروردگارتان نيستم؟ گفتند بلي. شهادت ميدهيم که چنين است. تا اينکه روز قيامت نگوئيد ما ازاين غافل بوده ايم (172) يا نگوئيد پدرانمان قبلا شرک ورزيده بودند و ما فرزندان آنهائيم. آيا ما را بخاطر عمل آن باطل انديشان هلاک ميکني؟ (173) و آيات را چنين تشريح ميكنيم شايد مردم به راه صحیح بازگردند (174) ای پیامبر! خبر آنکسي را برآنان بخوان كه علم آياتمان را به او داده بوديم. پس خود را از آن جدا کرد و شيطان او را به پيروي خويش در آورد و از گمراهان شد (175) و اگر ميخواستيم با همان علم او را بالا ميبرديم وليکن او خودش رو به سوي زمين کرد و از هواي نفس پيروي نمود ، و مثال او مانند سگ است كه اگر بسويش حمله کني پارس میکند  و اگر هم به او پشت کني باز هم پارس ميکند . مثال کساني که آياتمان را تکذيب مي کنند نيز همين است. پس آن قصه ها را برايشان بگو شايد تفکر کنند (176) چه بد است مثال مردمي که آياتمان را تکذيب مي کنند و به خويش ظلم روا ميدارند (177) کسي را که خداوند هدايتش کند همو هدايت شده است و کسي را که او گمراه کند همو از زيانکاران است (178) و البته بسياري از جن و انس را براي جهنم آفريديم. آنها کساني هستند که دلهائي دارند اما با آن فهم نمي کنند و چشم هائي دارند اما با آنها نمي بينند و گوشهائي دارند اما با آن نمي شنوند. مانند چارپايانند بلکه از آن هم بدترند و آنها همان غافلانند (179) و خداوند داراي نامهائي نيکوست. او را به آنها بخوانيد و آنهائي را که از نامهاي او منحرف شده اند واگذاريد. آنها بزودي سزاي آنچه را که ميکرده اند خواهند ديد (180) و از بين کساني که آفريده ايم، گروهي هستند که به راه حق هدايت مي کنند و به همان هم تمايل دارند (181) و کساني هم که آياتمان را تکذيب مي کنند بزودي آنها را پس از اينکه تدريجا به نعمتها متنعم مي کنيم، ناگهان ميگيريم (182) و مهلتشان ميدهیم که نقشه ما محکم است (183) آيا به اين نمي انديشند که این پیامبر که مصاحبشان است هيچگونه جنوني ندارد و او جز هشدار دهنده اي آشکار نيست؟ (184) آيا در ملکوت آسمانها و زمين نمي نگرند و نيز آنچه که خداوند آفريده و نيز اينکه چه بسا سرآمدشان نزديک شده باشد؟ پس غير از اينها به چه چيزي باور خواهند داشت؟ (185) کسي را که خداوند گمراه کند هيچ هدايت کننده اي نخواهد داشت و آنها را در سرکشي شان در حاليکه کور دل ميباشند رها مي کند (186)

 

دی ان ان