X

﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾

وَالضُّحَى ﴿1﴾ وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾ مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾ وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَّكَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾ وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى ﴿5﴾ أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى ﴿6﴾ وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿7﴾ وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَى ﴿8﴾ فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿9﴾ وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿10﴾ وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ ﴿11﴾


بسم الله الرحمن الرحيم

قسم به روز وقتيکه روشنايي آن گسترده ميشود (1) و قسم به شب وقتيکه فراگير ميشود (2) كه پروردگارت رهايت نکرد و بر تو خشم نگرفت (3) و حتما آنچه بعدا پیش می آید برایت بهتر است (4) و حتما بزودي پروردگارت عطايت مي کند و خشنود ميشوي (5) آيا يتيمت نيافت و پناهت نداد؟ (6) و سرگردانت نيافت و هدايتت نکرد؟(7) و تنگدستت نيافت و بي نيازت ننمود؟ (8) پس به يتيم تندي مکن (9) و پرسشگر را مرنجان (10) و راجع به نعمت پروردگارت سخن گوي (11)

قبلی:  سوره قارعه سوره قارعه
بعدی:  سوره فلق سوره فلق
Print
409 بار مطالعه شده است

فایل ها برای دانلود

پیش تفسیر

1 - استخراج عصاره محتوای سوره از راه اول

 

( جدول1)

آيه

عنوا ن

اصلی

عنوا ن

فرعی 

شرح

تعداد

کلمه

2- 1

قسم

عناصر

طبيعی

روز وقتيکه روشنايی گسترده شود و

شب وقتيکه تاريکی همه جا را بگيرد. 

3

3

پيامبر

دلداری

پروردگارت رهايت نکرد و ..

5

5- 4

پيامبر

وعده

آخرت بهتر است- بزودی به تو اعطا خواهد کرد

 و راضی خواهی شد 

8

8- 6

پيامبر

سئوال

ياداوری نعمتهايی که قبلا" اعطا کرده

10

11- 9

پيامبر

دستور

رفتاری

يتيم را با تندی مران – سائل را نرنجان- نعمت پروردگارت را ياد کن

12

جمع

38

 

 

 ( جدول درج ها)

شماره

عنوان

اصلی

عنوان

فرعی

ذکر مختصر « درج» مربوطه

درصد

1/4

پيامبر

دلداری دادن

دلداری- وعده- ياداوری نعمت

92

2/4

قسم

عناصر

طبيعی

روز کامل- شب کامل

8

 

 

با توجه اکثريت مطلق سطر اول سخن اصلی سوره معلوم ميشود:

درس: تقويت روحيه پيامبر (ص)

البته دو جدول فوق اول و آخرِ جدول هاست، جدول های وسط را برای رعایت اختصار حذف کردیم، اما کسانی که حوصله دارند میتوانند موردِ سوره فجر را که در کتاب «آموزش تفسیر قرآن» در سایت http://jamal-ganjei.com/ هست، با تمام جدول هایش ملاحظه فرمایند.

 

2 - استخراج عصاره محتوای سوره از راه دوم

ریز کردن عناصر سوره تا حد امکان:

1

وَالضُّحَى ﴿1﴾ وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾ مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾ وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَّكَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾ وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى ﴿5﴾

درس: تقويت روحيه پيامبر (ص)

درب: ای پیامبر! مورد لطف ما هستی

2

 أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى ﴿6﴾ وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿7﴾ وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَى ﴿8﴾

درس: تقويت روحيه پيامبر (ص)

درب: ای پیامبر! قبلا هم مورد لطف ما بوده ای

3

 فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿9﴾ وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿10﴾ وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ ﴿11﴾

درس: تقويت روحيه پيامبر (ص)

درب: ای پیامبر! در میان مردم چنین رفتار کن

 

تقطیع : آیات 1 تا 5 که قسم و جواب قسم باشند با یکدیگر همگن می باشند، همچنین آیات 6 تا 8 نیز که شرح بعضی از الطاف الهی باشد و نیز آیات 9 تا 11 که حاوی توصیه هائی به پیامبر(ص) است همگن می باشند، لذا نمودار تقطیع این سوره اینطور است: (آیات 1 تا 5) + (آیات 6 تا 8) + (آیات 9 تا 11)

اصلی و فرعی : آیه های 4 و 5 فرع بر آیه 3 می باشند .

لبّ مطلب : چنانکه دیدیم قطعه اول این سوره ، آیات 1 تا 5 است ، و چنانکه باز هم دیدیم آیه های 4 و 5 فرعی است ، لذا از آن قطعه یک قسم و یک آیه امیدبخش (آیه 3) می ماند و باز چنانکه می دانیم قسم و جواب قسم همگن می باشند لذا دو آیه 1و2 نیز امیدبخش است.

قطعه دوم هم که آیات 6 تا 8 باشد همه اش شرح نعمت هاست و مجموع مفاهیم آن این است که این پیامبر! تو قبلاً هم همیشه مورد لطف ما بوده ای.

تا اینجا چه داریم؟

در قطعه اول داریم که ای پیامبر! لطف ما از تو قطع نشده، در قطعه دوم داریم که ای پیامبر! قبلاً هم مورد لطف ما بوده ای.

در قطعه سوم توصیه هائی عملی به آن حضرت می شود و لذا کلا این مفهوم را دارد:

« ای پیامبر! همیشه مورد لطف ما بوده ای و حالا هم هستی، پس، با روحیه کامل به وظایفت بپرداز!»

چون حجم این سوره کم و یک پاراگراف است لذا لبّ مطلب را به عنوان خلاصه تفسیر سوره میگیریم ولذا داریم:

خلاصه تفسیر سوره : ای پیامبر! همیشه مورد لطف بوده ای و اکنون نیز هستی، پس، با روحیه کامل به وظایفت بپرداز.

چنانکه دیده میشود عصاره سوره که از دو راه استخراج شده با یکدیگر کاملا همخوانی دارند.

خلاصه تفسیر آیات 1تا5 : ای پیامبر! مورد لطف هستی و خواهی بود.

خلاصه تفسیر آیات 6تا8 : ای پیامبر! قبلا نیز مورد لطف بوده ای.

خلاصه تفسیر آیات 9تا11 : ای پیامبر! از این پس چنین باش.

 

3 - سوالات

1 - چه لزومی داشت خداوند به آن حضرت دلداری دهد؟

2- چرا فرموده «اولی» و نفرموده «دنیا»؟

3 – چرا دراین سوره فقط از حالت سوم شخص غائب استفاده نموده؟ (درکلماتی مانند ودعک ، وجدک ، هدی ، اغنی ،  نعمت ربک ...)

4 – اگر بخواهیم در جائی موضوعِ «ذکر مصادیق افاده حصرنمیکند» را یادآوری کنیم محلّ مناسب چنین یادآوریی کجاست؟

5 – کدام کلمات این سوره به معنی لغوی بکار رفته، و کدام به معنیِ اصطلاحی؟

6 – حالت کلی این سوره چگونه است؟ (امیدوارکننده؟ خوشحال کننده؟ یا.....؟)

7 – ازروی این سوره چه حدسیاتی از اوضاع واحوال آن روزها میتوان زد؟

8 – منظور از «ضالّ» (البته در اینجا) چیست؟ (گم شده؟ به حقیقت نرسیده؟ به راه غلط رفته؟ یا....؟)

ممکن است بعضی از خوانندگان محترم این سوال را پیدا کنند که چرا اینهمه سوال (آنهم در ابتدای بحث) طرح شده است!

جواب این است که شما خواننده محترم این کتاب از نوعِ خوانندگان عادیِ  رمان ها و امثال آن نیستید و اصطلاحا «تفسیر خوان» میباشید، لذا،  طرحِ این نوع سوالات ذهن شریف شما را در حین پاسخ دادن تحریک میکند و از این طریق بسیاری از نکات تفسیری لازم را مستقیما درک میکنید.

 

4 - حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها

هنگام نزول این سوره، آنحضرت به نوعی افسردگی دچار شده بود و نگران بود مبادا خداوند از او بدش آمده و از او اصطلاحا قهر کرده باشد (آیه3) و نگران بود که مبادا لطف خدا از او قطع شود (آیه های 4و5)

چرا پیامبر(ص) چنین گمان هایی کرده بوده؟

از آنجاکه این سوره جزء اولین سوره های نازله است، به سهولت می فهمیم که جریان نزول وحی برای مدتی قطع شده بوده (آیه3) تا آنحضرت به موقعیت جدیدش (محمدبن عبدالله که اینک دیگر به محمد رسول الله ارتقاء یافته) عادت کرده و اصطلاحا آن را هضم کند، اما همین موضوعِ درست و حکیمانه سبب اندوه و نگرانی آنحضرت شده بود، لابد به این سبب که به همان مقدار وحی که در آن مدت کوتاه دریافت کرده بود، چنان عادت کرده بود که قطعش بر او گران می آمد.

لذا خداوند (در ادامه آیات 3 تا 5) برخی از الطافی را که به آن حضرت لطف فرموده ذکر کرده، ولی نعمت هایی مانند سلامت، اعتدال جسمی، خوش قیافه بودن، و امثال این ها را اسم نبرده و فقط به سه نعمت پناه یافتگیِ پس از بی پناه شدن، و هدایتِ پس از حیرانی، و غناء پس از تنگدستی،  اشاره کرده، و از این جا معلوم می شود این نعمت ها از سایر نعمت ها به وضعیت آنحضرت مربوط تر و برای او محسوس تر بوده است، و با توصیه های رفتاریی که در آخر سوره به آنحضرت میکند تلویحا به او این آمادگی ذهنی را میدهد که کارت بالا خواهد گرفت (آیه4) و دیگران به نیاز به او روی خواهند کرد (آیه های 9 و10) که مجموع این مطالب را باید در جهت دلداری دادن به آنحضرت ارزیابی نمود.

5 – زاویه با تفاسیر رایج

1 : المیزان در مورد این سوره نیز میگوید «هم میتواند مکی باشد و هم مدنی»

اولا به علت شکل آن (آیاتش به طور متوسط 3 کلمه ای است که این کوتاه بودن آیات هرچه بطرف اوائل نزول وحی میرویم بطورمتوسط کمتر است)

ثانیا به علت محتوای آن که اصلاً با شرایط مدینه که پیامبر(ص) قدرت و حکومت پیدا کرده بود و حرکتی که ایجاد کرده بود پیشرفت روز افزون داشت و در این حالت نیاز کمتری به دلداری وجود دارد متناسب نیست.

2 : (المیزان) : " وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى‏" اين آيه شريفه آيه قبل را تثبيت مى‏كند و مى‏فرمايد: در زندگى آخرت خداى تعالى آن قدر به تو عطا مى‏كند تا  راضى شوى، هم عطاى خدا را مطلق آورده، و هم رضايت رسول خدا (ص) را.

 متن سوره در جهت دلداری آنحضرت است و لذا معنی آیه این میشود که در این جهان آنقدر به تو میدهد که راضی شوی که این وعده پس از هجرت و فتوحات و فتح مکه و غلبه اسلام تا آخر عمر شریف آنحضرت دائما در شرف تحقق بود.

علت این خطا در  ترجیحِ معنیِ اصطلاحیِ کلمه «آخره» به معنی لغوی، وابستگی شدید به روایات است که المیزان را به این خطا انداخت.

6 - پیشگوئی های تحقق یافته

در این سوره به وضوح وعده موفقیت به پیامبر داده شده و چنانکه می دانیم این وعده تحقق هم یافته و لذا در زمره «وعده های تحقق یافته» است که یکی از محورهای اعجازی قرآن است، لذا این سوره نیز دارای بار اعجازی است.

 

7 - آیات برجسته

این سوره، هم مورد توجه هنرمندان خوشنویس قرار گرفته بطوری که تابلوهای خوشنویسی زیادی با موضوع این سوره در اینجا و آنجا مثلا در سردرب ها و محراب ها و دور ستون ها و کتیبه هابه صورت کاشیکاری و غیره استفاده شده است، و کل سوره را از نوع آیات برجسته قلمداد میکند.

8 - آیات مشکل این پاراگراف

آیه های 4 و 5 از این لحاظ که مفسران مختلف در باره آنها مطالب دور از هم گفته اند (که میتوانید در نرم افزار جامع التفاسیر ببینید)، جزء آیات مشکل است، گرچه ما با توجه به ترتیب نزول و «درس» سوره در فهم آنها مشکلی نمی یابیم.

 

9 - در این پاراگراف، کدام فقرات، فوق ذهنیات معاصران نزول است؟

(این قسمت جواب سروش و شبستری است که گفته اند قرآن فوق ذهنیات مخاطبان اولیه ندارد)

آیه های 4 و 5 از این لحاظ که در زمان نزول این آیات، مدلولش هنوز واقع نشده بود، فوق ذهنیات معاصرانِ نزول بود، و بلکه عکس آن در ذهنیات اکثر آنان بود.

 

10 - مخاطبان اولیه از این سوره چه تلقی ای میداشتند؟

در روز های نزول این سوره پیروان آنحضرت انگشت شمار بوده و بقیه مردم مکه مطالب این سوره را جدی نمیگرفتند، اما هردو گروه از آن مطالب همان چیزی را می فهمیده اند که امروز از ترجمه تحت اللفظی آیات این سوره فهمیده میشود زیرا معانی مفردات کلمات این سوره در این 1400 سال تغییری نکرده است.

11 - چه عناصر فرا زمانی و فرا مکانی در این سوره هست؟

ظاهرا بنظر نمی آید این مطالب هیچ عنصر فرا زمانی و فرامکانی داشته باشد، وحیی بوده و مدتی منقطع شده و گیرنده ملول گشته و صاحب وحی سوء تلقی گیرنده را اصلاح نموده، همین!

اما واقعا اینطور نیست، زیرا اگر اینطور بود، به روش ساده تر نیز همین منظور قابل حصول بود، مثلا از طریق رویای صادقه و یا الهام و امثال آن.

اینکه این مطلب در قالب وحی و در قرآن جای داده شده، بیانگر اهمیتی است که از نظر خداوندِ صاحب وحی داشته که من و شمای قرن بیست و یکمی و غیر مکه ای را متوجه نکته ای کند.

به نظر این قلم نکته در خود این واقعه نیست بلکه در خودِ وحی است و اهمیتی که گیرنده وحی در نزد صاحب وحی دارد که چگونه در یک متن حدودا چهل کلمه ای حدود دوازده بار او را به وجهی بسیار صمیمانه مورد خطاب قرار میدهد و دوست داشتنش را اعلام و اعلان و اظهار و تاکید میکند و مژده اش میدهد و و و و

اگر به رابطه معلم-شاگردان توجه نموده باشید، به عکس آنکه ظاهرا به نظر میرسد، مجموعه شاگردان مهمتر است از معلم، زیرا اگر شاگردان نباشند معلم چرا باشد؟

اگر به این موضوع اخیر توجه کنیم، این سوره حاوی اعلام و بلکه اعلانِ اظهار محبت الهی است به مجموعه انسانها. زیرا که ناز سفیرش را می کشد که او را بر انجام ارائه خدماتش به انسانها تواناتر کند.

 

12 - این سوره حاوی چه رهنمودهایی برای بشر قرن حاضر است؟

اعلام و بلکه اعلانِ لزوم اظهار محبت به کلیه کسانی که به هر نحو در ذیلِ مجموعه قدرت و نفوذِ هر صاحب قدرت و صاحب نفوذی هستند.

مثلا: لزوم اظهار محبت به اولاد از سوی والدین، یا شاگردان از سوی آموزگاران، یا کارگران از سوی کارفرمایان و . . .

 

13 – کدام عناصر این سوره «برای اولین بار» است؟

باتوجه به لیست ترتیب نزول، کلیه عناصر این سوره «برای اولین بار» است.

 

 

14 – در این پاراگراف کدام آیات حاوی «محورهای ثابت کلام وحی» است؟

 

ارتقاء روحیه آنحضرت

مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾ وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَّكَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾ وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى ﴿5﴾ أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى ﴿6﴾ وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿7﴾ وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَى ﴿8﴾

 

توصیه های رفتاری به آنحضرت

فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿9﴾ وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿10﴾ وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ ﴿11﴾

 

بدیهی است اگر در سوره های آتی هرجا به همین موارد برخوردیم، ضمن یادآوری همین محور ها، آنها را نیز اضافه خواهیم نمود.

 

شرح مختصر

قسم

در سوره عصر بحث کوتاهی راجع به عنصر «قسم» در زبان و ادبیات اعراب معاصر نزول قرآن عرض کردیم، در اینجا توصیه میکنیم آنرا مجددا از نظر بگذرانید.

 

کستردگی نور آفتاب و سیاهی شب

مواردی که در ادای قسم توجه مخاطب به آن جلب شده، عبارت است از گسترده شدن نور آفتاب و گسترش یافتن سیاهی شب.

 خداوند با قسم به این دو پدیده به مخاطب می فرماید که شب نیز مهم است. گرچه از لحاظ عقول عادی اهمیت روز واضح است و ممکن است به شب بعنوان پدیده ای منفی، مزاحم، شر، و بد (مثلاً ضد روز، ضد خیر و برکتی که در روز حاصل می شود، ضد حیات وضد سعی و کوشش و کسب و اکتساب) نظر شود، اما می گوید شب هم مهم است زیرا در شب خستگی ها رفع و انرژی ها تجدید و برای یک روز دیگر کسبِ آمادگی می شود و اگر شب نبود آدمی از خستگی هلاک می شد.

تقویت روحیه پیامبر(ص)

این سوره از چندین جهت به تقویت  روحیه پیامبر(ص) پرداخته که ذیلاً فهرست  وار عرض می کنیم:

1- در قالب قسم ذهن آن حضرت را آماده کرده که چه بسا قطع موقت وحی به نفع او بوده است.

2- در قالب آیاتی او را به خطابی صمیمانه و نزدیک مخاطب نموده و دائماً کلمه  «تو» را به کار برده: ماودعک، ربک، خیرلک، یعطیک، فترضی، الم یجدک، وجدک، لاتقهر، لاتنهر، ربک، فحدث.

 بکار بردن ضمیر «تو» آنهم   12 بار در یک متن 3 سطری، نشان از حداکثر غلظت اظهار صمیمیت دارد، و قابل فهم است که پیامبر(ص) را چقدر باید تحت تأثیر قرار داده و چقدر باید روحیه اش را تقویت و چقدر باید او را مصمم به وفاداری بیشتر نموده باشد.

3- در آیه 4 او را از نتیجه بخش بودن کارش مطمئن می کند و می فرماید «آخرت برای تو از اولی بهتر است»

اگر مفهوم آخرت را در مقابل دنیا بگیریم، معنی آیه واضح است اما چندان مطلوب نیست زیرا معلوم است که آخرت پیغمبر باید از دنیایش بهتر باشد، و لذا چه حاجت به ادای چنین مطلب واضحی است؟ اما اگر آخرت را در مقابل «اولی» و بمعنی لغوی آن یعنی اوّلی، ابتدائی، و از این قبیل بگیریم، این آیه متضمن مژده ای در خصوص مأموریت آنحضرت یعـنی رسـالتش مـی باشد که طی آن وعده می دهد که کار پیغمبری تو پیشرفت خواهد داشت.

4- در آیه 5 به طور مطلق، و بدون هیچ قیدی، قول «اعطا» داده و اطمینان داده که «راضیت می کنیم»

تصورش را بفرمائید، صاحب عطا خدا باشد و وعده عطای نامحدود هم بدهد و اطمینان هم بدهد که رضایت تو حاصل می شود.

( البته با توجه به شخصیت عظیم و غیرقابل درک پیغمبر(ص) واضح است که رضایت پیغمبر در نعمتهای بسیار مهم و بسیار بزرگ حاصل می شود و آرزوهای آنحضرت غیر از آرزوهای ما است و با این وصف معلوم می شود که آنحضرت از این آیات چقدر روحیه می گرفت و چقدر دلگرم و امیدوار و خوشحال می گردید)

5- در آیات 6 تا 8 با یادآوری نعمتهائی که خداوند قبلاً با آنها آنحضرت را مورد اِنعام خود قرار داده، باز هم از جهتی دیگر، اسباب دلگرمی و تقویت روحیه اش را فراهم می آورد.

سه مرحله مهم زندگی رهبران

هررهبر باید:

1- در محیط مناسب با شخصیتش نشو و نما کند تا شخصیتش ساخته شود.

2- باید بداند چه می خواهد و به کجا می خواهد برسد و برساند.

3- باید برای پیشرفت اهدافش، امکانات لازم را داشته باشد.

 اگر هر رهبر اجتماعی در یکی از این مراحل کسری داشته باشد به رهبریی موفق نخواهد رسید. در این سوره بیاد پیامبر(ص) می آورد که واجد هیچیک از این مقدمات نبوده و خداوند هر سه آنها را به او اعطا کرده و به این ترتیب از طریق دیگر روحیه پیامبر را تقویت می کند (با این زبان که آن خدایی که تو را در این سه مقدمه، که واجد هیچکدام از آنها نبودی، مورد لطف قرار داد و عطا کرد، و تو را به این اوج (که قابلیت دریافت وحی باشد) رساند، معقول نیست که حالا در این اوج تو را رها کند)

 

گدا یا پرسشگر؟

به دلیل قرینه ای که در آیه 7 وجود دارد برای معنی کلمه سائل، کلمه پرسشـگر انتخاب می شود، نه گدا.

 

نعمت مادی یا معنوی

همچنین به  دلیل قرینه ای که در آیه 8 وجود دارد توصیه «نعمت پروردگارت را بازگو کن» بیشتر در مورد نعمتهای مادی است، یعنی آدم نباید اینجا و آنجا بنشیند و بگوید خدا به  من خیلی علم داده، یا خدا به من خیلی شخصیت والایی داده، بلکه ثروت مادی و قدرت مادی خود را باید ( به جای پنهان کردن که تقریباً عادت همیشه همه انسان ها بوده) اظهار کند تا خود را در معرض حاجات حاجتمندان قرار دهد.

 

چه لزومی به دلداری؟

اگر در آیات 3 تا 5 دقت کنیم متوجه این نکات خواهیم شد :

 

ردیف

موضوع

استنباط

آیه مأخذ

1

خداوند تو را تودیع نکرد

لابد پیامبر گمان کرده بود شاید خداوند از او رو

برگردانده

3

2

خداوند از تو بدش نیامد

لابد پیامبر گمان کرده بود شاید کاری کرده که

خداوند

از او بدش آمده

3

3

«از این پسِ» تو بهتر از «تا حالا»

تو خواهد بود

احتمالاً پیامبر گمان کرده بود شاید  آینده اش

مطلوب نشود

4

4

به زودی آنقدر به تو می دهد

که راضی شوی

شاید پیامبر گمان کرده بود لطف خدا نسبت به او

پایان یافته

5

 

 

از آیات فوق فهمیده می شود پیامبر دچار حالتی شبیه به آن چیزی که ما به آن «خستگی روحی» می گوئیم شده بوده و خداوند در قالب آیات فوق دلداریش داده است.

نکته تربیتی

از این سوره ، و بخصوص از دو آیه اول آن، این نکته مهم فهمیده می شود که آدمی نباید به نعمت ها چنان عادت کند که آن را حق خویش بداند بلکه با درک اینکه «چه بسا فقدان نعمتی که به آن عادت شده، از روی حکمت باشد» باید به فقدان نعمت صبر کند و خود این صبر نیز نوعی نعمت از جانبِ خداوندِ صاحب نعمت می باشد.

 

 

ترجمه تفسیریِ آزاد

بسم الله الرحمن الرحيم

قسم به روز وقتيکه روشنايي آن گسترده ميشود (1) و قسم به شب وقتيکه فراگير ميشود (2) ای پیامبر! پروردگارت رهايت نکرد و بر تو خشم نگرفت (3) و حتما آنچه بعدا برایت پیش می آید بهتر است (4) و حتما بزودي پروردگارت عطايت مي کند و خشنود ميشوي (5) آيا يتيمت نيافت و پناهت نداد؟ (6) و سرگردانت نيافت و هدايتت نکرد؟ (7) و تنگدستت نيافت و بي نيازت ننمود؟ (8) پس به يتيم تندي مکن (9) و پرسشگر را مرنجان (10) و راجع به نعمت پروردگارت سخن گوي (11)

 

 

فایل ها برای دانلود

دی ان ان